اقاامیرعلی یکی یدونهاقاامیرعلی یکی یدونه، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

تقدیم به امیرعلی

8 ماه گذشت....

1394/2/28 20:59
نویسنده : مامان امیرعلی
722 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

روزها پشت سر هم میان و میرن خوب بد....ولی قشنگی ش این جاست که تو با مایی و با تو زندگی خییلی شیرینه.

اوایل ماه اردیبهشت یه اتفاق خییلی بدی افتاد بابایی و من پدربزرگ مهربونمون رو از دست دادیم اونم غیر منتظره اصلا مریض نبودن ولی یهو انگار دلش خواست که تو ماه رجب پرواز کنه و بره پیش خدا.

ایشون هم پدربزرگ من بودن هم پدربزرگ بابایی اخه من و بابایی دخترعمه و پسردایی هستیم.

بابابزرگ تو رو خییلی دوست داشت تو م اونو {الان دوس نداشته باشه}همیشه برات شعر میخوند و تو کیف میکردی و میگفت تو ولیعهد منی امیرعلی.

روحش قرین رحمت الهی

در طی مراسم ها نمیدونم چشم خوردی سرما خوردی حالا هرچی بدجور مریض شدی خییلی اذیت شدی قربونت برم اصلا اون شبا و روزا غیرقابل وصفه.خییلی لاغر شدی پسر مهربونم ولی خدا رو شکر این هم گذشت.

15 اردیبشت روز ماما بود من و دوستام با امیرعلی تو کافی شاب هتل گسترش جشن گرفتیم

روز مرد و تولد حضرت علی ع هم گذشت که من وبابایی برا شما  که اسمتون امیرعلی باشه یه هدیه کوچولو گرفتیم.

و اما تولد هشت ماهگی ت عزیزدلم زیاد خوب نشده بودی ولی چون بهت قول داده بودم برات مختصر گرفتیم

خب اما مطلب اخر....

پسرم ملوان میشود....

 

دوست دارم نفسم امیرعلی من....

پسندها (1)

نظرات (1)

رویا
31 اردیبهشت 94 11:21
ملوان کوچولوی بامزه