امیرعلی و خوش گذرونی
سلامی گرم تو این تابستون خییلی گرم
امیرعلی من که امروز 10 ماه و 21 روزشه خییییییلی شیطون شده دیگه یه لحظه یه جا بند نیست درتلاش که راه بره خودش از زمین بلند میشه یکی دو قدم میتونه بره ولی بعد میفته زمین...قربونش برم داره مردی میشه برا خودش درسته که لاغر شده از بس که شیطونه ولی همه جوره عاشقشم.
ماه پیش عزیزم خاله ایسن و عمو رضا و ارمیا و عرشیا یه روز شام اومدن خونمون تو که خییلی بهت خوش گذشت.
خب اینجا دارم اماده میشم الان مهمونا میرسن
اینجام کادو هامو گرفتم
اینجام عرشیا جون داره بهم غذا میده
الان عکس کادو هام
خب یه روزه دیگه م که با عرشیا و ارمیا جونم رفته بودیم رستوران خییلی خوش گذشت
خب یه روزم برا افطار رفتیم کندوان
امیرعلی و دایی احمد یهویی
خب اینم منو بابایی تو پارک ايل باغی
اخر سرم یه حرکت اکربات بیام براتون و خداحافظی کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی